وانگهی ، برای آن گروه از فرزندان آدم که هبوط را برای نوع خویش فاجعه ای می شمارند ، کویر سرنوشت ناکامی و تلخی و عطش ابدی آدمی است که به آن میوه ی ممنوع نزدیک شده است . و بنابراین ، یک معجزه ی سیاه است ، اما برای آن گروه از فرزندان آدم ، که سرگذشت آدم را می پذیرند و دنبال می کنند ، هبوط ، این بهشت سیری و سیرابی و بی رنجی و ، سرنهادن در این کویر - که در آن ، دغدغه و تشنگی و آتش چشم به راه آدمی اند- آرزویی است که آنان را برای نزدیک شدن به این میوه ی ممنوع بی قرار کرده است،
شیطان و حوا ، چشم در خویشتن گشودن و عصیان ، و بالاخره تبعید از بهشت و آوارگی در کویر...
بگذار تا شیطنت عشق ، چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید ، هرچند آنچه معنی جز رنج و پریشانی نباشد ، اما کوری را هرگز به خاطر آرامش ، تحمل مکن.
و گناه!
آری ، اما اگر گناه نباشد ، طاعت را چگونه می توانی به دست آری؟
چه ، انسان تنها فرشته ای است که دستش به خون آغشته است!
وانگهی ، کویر ، نه تنها نیستان من و ما است ، که نیستان ملت ما و روح ما و اندیشه و مذهب و ادب و زندگی ما و سرشت و سرگذشت ما همه است.
کویر! این تاریخی که در صورت جغرافیا ظاهر شده است!
بریده ای از مقدمه ی کتاب کویر
دکتر علی شریعتی
پ ن : چقدر خوبه کتاب کویر...
نسیم کوهسار...برچسب : نویسنده : 1nasimkoohsarph72 بازدید : 172